جوک یا ریشخند و تمسخر....

مدتیه یه مساله یا بهتر بگم یه معضل اجتماعی بدجور منو به فکر فرو برده، تا اینکه یه مطلب توی صفحه یکی از اقوام توی فیس بوک خوندم و تصمیم گرفتم اونو اینجا به اشتراک بذارم شاید که آرام آرام این رفتار ناپسند از میان ما ایرانی ها برچیده بشه:


"من زاده بروجرد و استان لرستانم ، همیشه عاشق وجب به وجب خاک شهرم و استانم و کشورم بوده ام ، و به بروجرد و بروجردی بودنم بالیده ام ،با اینکه بعد از کلی بحث که همیشه به گوشم می رسیده و بالاخره نفهمیدم که آخرش آیا ما بروجردی ها لر هستیم یانه ، تهش خودم شخصا لهجه لری رو به خوبی متوجه نمیشم ، رقص لری بلد نیستم و شاید پاره ای تفاوت ها میان فرهنگ خودمان در بروجرد با شهر های دیگر استان میبینم ، اما افتخار سال ها دوستی و معاشرت با دوستان بسیار عزیز لر ( خرم آباد و لرهای بختیاری ) ، آذری ، رشتی و آبادانی و ... را داشته ام ، باید بگم مدتیه واقعا اینکه هر جا میرم یا توی مترو و تاکسی و کوچه و خیابون هی به گوشم می خوره ِیه لره ... اصلا حس خوشایندی ندارم ، فارغ از اینکه لر باشم یا نه ، جدیدا فکر می کنم چرا توی مملکت ما تو محافل و مجالس و گروه های وایبری و غیره مبحث جالبتری از مسخره کردن قومیتهای ایرانی نداریم ، بسیار متاسفم و امیدوارم جماعتی که مشغول به تولید و پراکنده کردن اینجور مطالب هستن هر چه زودتر کار مفید تری و به دردبخورتری برای خودشون دست و پا کنن !!!"

.

.

.


 اگه دقت کنید 99% جک ها توهین های مستقیم و غیر مستقیم به قوم لر هست من قبلا اصلا اهمیت نمیدادم میگفتیم و میخندیدیم اما جدیدا انگار همه با تمام توان در تخریب قوم لر کمر همت بستن تمام جک هایی که یک زمان به ترک ها منسوب بود به اسم لرها میگن و این  آدم رو به فکر وا می داره نمیخوام بگم قبلا کار درستی میکردن نه هرگز اما الان مستقیم نشونه گیری بر روی یک قوم هست ....جک هایی که برای لرها ساخته میشه دیگه پا فراتر از جک گذاشته توهین مستقیم هست متاسفانه من دوستانی دارم که علنا به خود من مستقیم توهین میکنن قبلا جکی بود میگفتیم و میخندیدیم اما الان بی احترامی به شدت رواج پیدا کرده...

من آدم بسته و بی جنبه ای نبوده و نیستم دوستانی که منو میشناسن اینو خوب میدونن اما الان دیگه نمیتونم نسبت به این رفتار زشت اجتماعی ساکت بمونم ...

این مطلب رو اینجا گذاشتم شاید باعث تغییر در من و ما بشه و این عادت نازیبای توهین و تمسخر جاشو به فرهنگ زیبای احترام به همدیگه بده...



پیری...



همیشه فکر میکردم که آنچه مرا از پیری متنفر میکند، چروک صورت، لرزش دست ها و ناتوانی تمام و کمالی ست که تمامیتم را زیر سوال میبرد! اما حالا نظر دیگری دارم! آن چیز که در پیری مرا بیشتر آزار میدهد این است که در مقابل انبوه خاطراتت تنها باشی! اگر از من بپرسید میگویم تنهایی را میتوان تحمل کرد، پیری را هم! اما اگر پیر و تنها باشی، هیچ چیز پیش نمیرود!

" چارلز بوکوفسکی"



دارم یواش یواش به سمت این دوران قدم بر میدارم و منم از خودم میپرسم آیا پیری نفرت انگیز است یا تنهایی در زمان پیری ؟؟؟