زنانگی...

دوستان منو ببخشید من میخواستم بیشترین مطالبی که توی وبلاگم بذارم نوشته های خودم باشه اما راستش بعضی اوقات مطلب شعر یا متنی رو میخونم که بد به دلم میشینه و اونوقت دوست دارم شما رو هم باهاش شریک کنم...


مثل این قطعه که بسیار به دلم نشست:

تقدیمش میکنم به زنان سرزمینم


اگر به خانه من آمدی.. برایم مداد سیاه بیاور.

میخواهم روی چهره ام خط بکشم تا به جرم زیبایی در قفس نیفتم .


و یک ضربدر روی قلبم تابه هوس هم نیفتم


.... یک بیلچه تا تمام غرائز زنانه ام را از ریشه در اورم ..... شخم بزنم .. وجودم را....

بدون اینها راحت تر به بهشت میروم .....


اگر امدی ....صدا خفه کن هم بیاور...

.میخواهم وقتی به جرم عشق و انتخاب .برچسب فاحشه میزنندم ...بغضم را در گلو خفه کنم ....


یک کپی از هویتم هم بیاور.....

برای وقتی که خواهران و برادران دینی به قصد ارشاد....

فحش و تحقیر تقدیمم میکنند....

بیاد بیاورم که کیستم....


یک تیغ هم بیاور موهایم را از ته بتراشم و بی واسطه روسری کمی بیندیشم.....


قیچی هم بیاور میخواهم هر روز اندیشه هایم را سانسور کنم .....


پودر رختشویی یادت نرود ...

تا شستشویی مغزی دهم مغزم را و پهن کنم روی بند تا ارمانهایم را باد باخود ببرد به انجااااایی که عرب نی انداخت....


اگر جایی دیدی که حق میفروختند ... برایم بخر. تا در غذا بریزم ....

ترجیح میدهم قبلا ا ز دیگران حقم را خودم بخورم .....


اگر پولی ماند یک پلاکارد بشکل گردنبند بخر......

تا رویش با کلمات بزرگ بنویسم .........


من یک انسانم ..... من هنوز یک انسانم ..... من هر روز یک انسانم.......



غاده السمان شاعره ...سوری



نظرات 63 + ارسال نظر
مهدی سه‌شنبه 20 خرداد 1393 ساعت 13:12 http://catharsis.blogsky.com

مرسی خیلی خوب گفتی واقعا همین طوره که میگی ولی اول صحبتم من یه فاصله قائل شدم تو اسلام و حکومت اسلامی امروز ایران .اون چه که گفتی در مورد ایران کاملا درسته . توی جامعه ی اسلامی نه حکومت با نام اسلامی بسیاری از مشکلات موجود از بین میره . فکر میکنی توی حکومت حضرت علی زن چه کار میکرد ؟ شکل ظاهریش چی بود ؟ اصلا محدودیت حضور زن در جامعه بود ؟
نه هیچ کدوم اینها نبود .
اون رو اگر اسلام بدونیم این چیزی که الان میبینیم دیگه اسلام نیست .
در مورد دیه . نون آور خونه ی من کیه ؟ من . اگر من نباشم زن و بچه های من احتیاج به گذروندن روزمره گی دارند یا نه ولی اگر یه زن از یه خانواده بمیره . اتفاقی برای روزمره گی اون خانواده نمیافته . ببین خیلی از دستورات دین هم برای همینه که انسان رو در خانواده ی کامل دیده و دور شدن از تجرد .
ببخشید خواستم خلاصه کنم ولی خیلی بهم ریخته گفتم .

ببین خیلی از دستورات اسلام بر خلاف نظر دین داران تاریخ مصرف داره همین مورد درباره دیه باز هم برگردی به صحبت های من متوجه میشی امروزه خیلی از زن ها نان آور خونه هستند و حتی بعضی هاشون هم مرد توی خونه دارن اما در عمل خودشون دارن خرج زندگی رو میدن اونوقت این قانون به نظرت درسته؟؟؟
من به عنوان یه زن مجرد وقتی امکان ازدواج درست برام نیست نمیتونم که به زور برم آویزون کسی بشم که منو بگیر تو رو خدا.. پس باید مجرد باشم اونوقت این قوانین آیا ظلمی در حق من نیست؟؟؟

مهدی سه‌شنبه 20 خرداد 1393 ساعت 12:36 http://catharsis.blogsky.com

با ظلمی که به زن شده تو کل تاریخ موافقم و همین طور که سیاوش هم گفت مربوط به ایران و اسلام نمیشه بحثی ندارم . اما سیاوش عزیز چقدرتحقیق در مورد دیه و ارث داشتی ؟ نه اصلا چقدر راجع به این دو مورد فکر کردی ؟
ممنون میشم مواردی رو که بهش رسیدی رو بهم بگی .
از خاطره هم معذرت میخوام که تو خونه ش وارد بحث با کسی میشم .

ببین مهدی دلیلی که توی قوانین اسلامی در مورد ارث و دیه است برای زن امروز قابل قبول و پذیرش نیست... زندگی ما طوری شده که یه زن اگه شوهر داشته باشه در اکثر موارد مجبوره پا به پای مردش کار کنه حتی اگه خودش هم چندان تمایلی نداشته باشه اما اوضاع طوریه که ناچار به این کار هست در خیلی از موارد هم زنان به دلایل مختلف یا موفق به ازدواج نمیشن یا شرایطی پیش میاد که از همسرشون جدا میشن و ممکنه دیگه ازدواج نکنند و اونوقت قانونی مثلا به نام ارث این وسط هست که در واقع ظلم مضاعفی هست به اینگونه زنان...
من همسر ندارم خودم خرج زندگیم رو میدم اما برادر من 2 برابر من از ارث پدری حق داره... چرا؟؟؟ این اسمش چیه؟
در مورد طلاق و ازدواج هم همینطور.. اسلام یه دختر رو یه انسان کامل نمیدونه که بهش این حق رو بده که بتونه با صلاحدید خودش ازدواج کنه حتما باید به اذن پدر برادر یا جد پدریش باشه این یه توهین به زن هست اما یه پسر در همه حالات میتونه تصمیم گیرنده اصلی زندگیش باشه یعنی از نظر اسلام یک زن انسان کامل نیست و دچار نقص عقل هست برای همین باید براش یک مرد(پدر..و) تصمیم گیرنده باشه...
طلاق هم که در صدر دیگر توهین ها و ظلم های رفته به زن هست...
در مورد دیه راستش خیلی اطلاعات ندارم اما اینکه یک زن نصف یک مرد باشه به نظرتون قانون عدلانه ایه؟؟؟

از سیاوش خواسته بودی نظرش رو بده من به عنوان یه زن خواستم دیدگاهم رو بنویسم اگه دخالت کردم شرمنده

مهدی سه‌شنبه 20 خرداد 1393 ساعت 12:18 http://catharsis.blogsky.com

قکر میکنم فقط من نوشته ت رو لایک کردم . چون قبل هم گفتم با به چالش کشیدن موافقم . حتی اگر منطقی بتونی خود خدا رو به چالش بکشی . مثل فروغ فرخزاد که با استناد به قرآن و تورات در کتاب عصیان مقابل خدا میایسته .
با این که نسل من و تو این رو دیده و درک کرده و عقده هاش رو هنوز هم تو دلمون گذاشته موافقم . ما یاد گرفتیم بیصدا گریه کنیم . خیلی حرفها هست تو گلومون که به چاه هم نمیتونیم بگیم .

منطقی یه بحث رو ادامه دادن خیلی مهمه و من از داشتن دوستانی با درک بالا مثل شما واقعا خوشحالم...
ممنون از حضورتون

مهدی سه‌شنبه 20 خرداد 1393 ساعت 11:37 http://catharsis.blogsky.com

از نظر من فاصله زیادی بین اسلام و حکومت ما وجود داره . اسلامی که من ازش صحبت میکنم رو با هیچ یک از موارد موجود در کشور و حکومت یکی نمیبینم . بسیاری از محدودیتهای موجود در جامعه ریشه ی اسلامی نداره . این رو با صراحت میگم و نتیجه ی مطالعات تخصصیم تو دینه . نه تنها اسلام که مسیحیت هم همینطور بوده و هست .
اما در مورد شعر به نظرم خیلی غلو شده . حد اقل برای من اینطوره . توی دهه شصت که من و تو خوب یادمون هست آره اینطور بود . دیده شدن دختر با یه پسر احتیاج به توجیه نداشت . واژه ی لب باغچه و چاقو و گردن بسیار آشناست . شما نمیدونم این دوران رو به خاطر دارید ؟
اما الان نه .

صدای من صدای نسل منه و منم چون از همون نسلی هستم که دوران نوجوانی و مقداری از جوونی از دست رفتم رو توی همون دوران گذروندم برا همینه این متن رو با گوشت و خونم احساس میکنم ...
در ضمن کار یه شاعر همینه مشکلات رو غلو کردن اما درد اصلی رو میشه از بین کلمات حس کرد

سهیلا سه‌شنبه 20 خرداد 1393 ساعت 11:15 http://fany-rooz-2001.blogsky.com/

سلام خاطره جونم
آقای سیاوش خان برو کامنتدونی پست قبل ...وکیل مدافع شیطان....رو بخون اون جواب من به توست.....اوفتاااد دادا؟؟؟

خیلی خودتو تحویل میگیریااا....کاری نکن که کلن منوخاطره جونم دست همو بگیریمو فرار مغزهاروانجام بدیم و شمارو ازنعمت حضورمون تو این مملکت خراب شده محروم کنیم هاا...گفده ه ه باشمممممممم....

سیاوش هر که با سهیلا در افتاد ور افتاد از من به تو نصیحت برادر من

سیاوش سه‌شنبه 20 خرداد 1393 ساعت 10:42 http://shadnameh-man.blogfa.com/

حالا چرا سر کارت نمیایی غیبت بیش از 3 روز به منزله انصراف و استعفا تلقی میشه نکنه سهیلا نشسته زیر پات

رئیس زیر پاتونو نیگا کنید ما رو هم می بینید شما سر به هوا شدی قربان ما را چه تقصیر است

اما جدای از این صحبت ها کمی درگیر بودم اگه کمتر خدمت رسیدم فقط دلیلش همین بود برقرار باشید

فرهاد سه‌شنبه 20 خرداد 1393 ساعت 09:12 http://an-rozha.blogsky.com/

درسرای عشق های بی فرجام آرمیدن

در سایه سار دلخوشی های بی سرانجام راست ترین دروغ عصر دل های سنگیست. محبت حقیقت است. عشق دلتنگیست.دوست داشتن رویای کودکانه ای بیش نیست.

نگاه تجلی گاه اشک های بی سامان است واشک جلوه ناب آدمیت.

باید خدا را به تماشا آورد به تماشای دل های سرگردان به معصومیت دلهای عشاق.به شام غریبان بی نشان.

باید بی بهانه خواند بی بهانه عشق ورزید بی بهانه فدا شد وفدا شدن جرعه ناب آدمیت است.

وعشق تنها کار بی چرای عالم است..........................

و عشق تنها نشانه انسانیت است...
بسیـــــــــــار زیبا بود فرهاد

مهدی سه‌شنبه 20 خرداد 1393 ساعت 08:58 http://catharsis.blogsky.com

ببین شاید با قوائد زندگی من خیلی فرق داشت و خیلی هم اغراق شده بود ( البته طبیعی هم هست چون مربوط به فرهنگ یه کشور عربیه و مطمئنا با فرهنگ ما خیلی فرق داره )ولی درکل از مطالبی که به چالش بکشه و توی ذهن رسوب کنه ، خوشم میاد .

مهدی راستش من اول که خوندمش واقعا فکر کردم یک زن ایرانی نوشتش خیلی زیاد به قوانین و قواعد کشور اسلامی ما نزدیک بود حالا تو چطور اونو از ما دور میدونی نمیدونم اما به نظرم شباهت بسیار زیادی هست..
منم به اینجور مطالب رو که آدم رو به فکر بندازه علاقمندم ممنون از حضورت

سیاوش سه‌شنبه 20 خرداد 1393 ساعت 07:45 http://shadnameh-man.blogfa.com/

سلام
اگر به تاریخ نگاهی گذرا داشته باشیم می بینیم که زنان در همه ادوار تاریخ مورد ظلم و جهالتهای گوناگون قرار گرفته اند مثلا در همین انگلستان خودمون تا 100 سال قبل زن جزء مجتمع انسانی شمرده نمی شد و یا در در فرانسه مهد آزادی در سال586م کنگره ای تشکیل شد که آیا زن انسان است یا نه .رومیان و برخی یونانیان هم زن را دارای نفس مجرد انسانی نمی دانستند وحتی امروزه نیز با قوانین غیر عاقلانه وافراطی در قالب حمایت از زنان جریاناتی مثل فمنیسم به زنان ظلم و از آنها بهره کشی می کنند. واما در دوره های جدید تر زن را ضعیفه،ناقص العقل،کنیز خطاب قرار دادند وگفتند زن از دنده چپ است پس انتظار راستی ازش نداشته باشید و یا گفتند سهم اش از ارث پدر نصف است یا دیه اش نصف است خون بهایش نصف است عامل به جهنم رفتن مردان است ودر پاره ای از موارد زن را خود خود شیطان خطاب قرار دادند همین الان هم با کارهای نابخردانه با بگیر وببندهای متعصبانه زن را از آرمان اصلی خودش دور کردند . اصلا فکرش را بکنید وقتی تمام زنان این سرزمین شاد شنگول قبراق عاشق باشند به نظرتون غم وغصه می مونه
کسی که چشم زن را گریان می خواهد دوست نداره ایران وایرانی شاد باشه

سلام
حق مطلب رو ادا کردی سیاوش دیگه حرفی باقی نمیمونه...

ممنون

سهیلا دوشنبه 19 خرداد 1393 ساعت 22:40 http://fany-rooz-2001.blogsky.com/

میگم خاطره جونم تارا دستتو می بوسه خواهر...

منظورت وبلاگت بود؟؟ بسیــــــــــــار زیبا بود خانم

سهیلا دوشنبه 19 خرداد 1393 ساعت 22:23 http://fany-rooz-2001.blogsky.com/

عی الهی سقط بشن عاملین و مسببین این بلایا.....
عی الهی تیرغیب بخوره به اون اوخالدون ماتحشون حتا...
عی الهی جلو چشای مامظلومین تاریخ پرپر بشن....
وال لاااااااااااا
آخه چقدر ظلم...ستم...ناحقی....له و لورده کردن ماایزدان مهر....نوچ نوچ نوچ...واقعا که...
آیکونه سهیلا درحالی که یه دستشو محکم به دیوار روبرو میزنه و بایه دستش سرشو گرفته و تکون میده و زیر لب غرغر میکنه.....

سهیلا عزیزم این آیکون خیلی درد داشت آرومتر خواهرررررر

گمشده در هارمونی دوشنبه 19 خرداد 1393 ساعت 19:43 http://lostinharmony.blogsky.com/

به نظر من خیلی کار خوبی کردی ! چقدر هم زیبا بود و تلخ چقدر دردهای مشترک در این محدوده جغرافیایی خاورمیانه وجود داره !! و شایدم حتی در تمام جهان !!

یوسف عزیز
درد مشترک رو خوب گفتی

مهدی دوشنبه 19 خرداد 1393 ساعت 19:05 http://catharsis.blogsky.com

... .
وقتی حرفی نتونم بزنم سکوت میکنم و سرم رو میخارونم .
مثل الان

زیبا بود درسته مهدی؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد